ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!
ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!

بوروکراسی اداری

یه سوال:

شما از اون دسته از افراد هستید که گذرتون زیاد به ادارات مختلف میفته؟

نحوه برخورد پرسنل و کارمندان ادارات رو چطور ارزیابی میکنید؟ خیلی ها نظر مساعدی نسبت به اونها ندارن.

دیروز به همراه یکی از دوستان جهت انجام چند تا کار اداری مجبور شدیم به چند تا اداره و ارگان سر بزنیم، دوستم دائم آیه یاس میخوند که کارمون انجام نمیشه بهش گفتم گلام ( شخصیتی تو کارتون گالیور که همیشه من میدونم کارمون تمومه من میدونم نمیشه ورد زبونش بود) چقدر غر میزنی کمی صبر داشته باش ، اولین جایی که رفتیم لشگر ... بود که جای پارک هم پیدا نمیشد سریع به اطراف نگاهی انداختم دم در ورودی کنار دژبانی یه محوطه خالی بود ماشین رو بردم اونجا و پارک کردم و تا دژبان بیاد اعتراض کنه سریع کتم رو پوشیدم و بلند دژبان رو مخاطب قرار دادم که سرباز حواست به ماشین باشه دژبان که انگار بهش شوک وارد شده بود و نمیدونست چی بگه سرش رو به نشانه تایید تکون داد و به دوستم که همینجور مات مونده بود سلقمه زدم که کجایی راه بیفت توی راه به دوستم توضیح میدم که این مثل یه حمله بود و دژبان چون اعتماد به نفس ما رو تو اون جمله دید احتمالاً با خودش گفته اینها حتماً یه کاره ای هستن بهتره حرفی نزنم وارد ساختمان اداری و محل مورد نظرمون شدیم و مسئول اونجا یه سروان با درجه های کم رنگ شده جلوی پامون بلند شد و به سربازش دستور داد که چای بیاره ، در نهایت ظرف یک ربع کارمون تموم شد و از پادگان خارج شدیم مقصد های بعدی آموزش و پرورش ،  بیمارستان و در نهایت یک کارخانه بود که بازهم همین جریان تحویل گرفتن و پذیرایی تکرار شد و دوست گرامی که به هیچ کدام از چای و شیرینی ها تعارفی نه نمی گفت و الان نمیدونم سالمه یا نه لطفاً از سلامتی خودش باخبرم کنه در آخر کار دوستم میگه چطور اینهمه سریع و خیلی شیرین (خطاب به شیرینی هایی که خورده) کارمون تموم شد بهش میگم دوست جان خیلی ها عقلشون به چشمشونه در یک اداره یا هرجای دیگه اول به ظاهر شما توجه میکنن بعد به کاری که دارید و نتیجه پاسخ مخاطب در پوشش و رفتار ما نهفته است این روش رو من برای خودم به اسم کت جادویی نامگذاری کردم که وقتی با یه لبخند به طرف مقابلم نزدیک میشم اثر فوق العاده ای داره .

میدونم باید به حال کسانی که فقط به ظاهر و سرمایه افراد توجه میکنن تاسف خورد و در کوتاه مدت هم روشی برای اصلاح اینگونه برخوردها وجود نداره ولی فعلا چاره رو در اینگونه رفتار می بینم .


کاش در برخورد هایمان قلب هم رو می دیدیم


پ ن : به یک قلب مهربان با گروه خونی o مثبت جهت کارهای اداری نیازمندیم(آگهی تبلیغاتی آینده)


چرخ روزگار

چند ســـــــال پیش میهمـــــان یکی از بستگــــــان بودم برایم خـــاطره ای تعریف می کرد که وقتی جوانتر بوده و تازه شغلی در شرکت نفت به واسطه دوستی خانوادگی دست و پا کرده بود، میگوید روزی درون پالایشگاه به همراه معرف قدم میزدم که دستی به شانه ام زد و گفت آن بالا را ببین دود سیاه دودکشهای شرکت نفت را میبینی؟ گفتم بله ، گفت چند سال دیگر که من بازنشسته شوم یا اگر بر اثر حادثه ای قادر به کار نباشم دیگر کسی نمیتواند آنها را راه اندازی کند دیگر دود بی دود شرکت می خوابد.

چند سال گذشت و دوست خانوادگی دوران خدمتش تمام شد و خانه نشین، به دود کشها نگاه کردم که همچنان بی محابا دود به هوا می دادند

شرکت نخوابیده بود

داستانش که تمام شد مفهومش برایم آشنا بود گویا برای من هم از این دست اتفاقها افتاده بود مثل دوران سربازی که سرباز دفتر قضایی بودم و وارد به کار ،با خودم فکر می کردم که روزی که سربازیم تمام شود اینها چکار میکنند ، دست بر قضا چند ماه آخر خدمت را به شهری دیگر تبعید شدم و آب از آب تکان نخورد.

داستان را با دیگر دوستان که مطرح می کنم گویا همه در آستین خاطره ای دست به نقد در این باب دارند ، آیا تا حالا خیال میکردیم چرخ دنیا بدون ما نمی چرخد!!؟

باور کنید این طور نیست ، حداقل تا الان که اینطور بوده...