ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!
ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!

روزی که مسلمان شدم

در یکی از این روزهای خدا و یکی از جاهای این سرزمین بندگانی برگزیده ، از ما و جمعی دیگر از دوستان ،امتحان مسلمانی گرفتند حمد و سوره مان را تست کردند تشهد و سلاممان را زیر ذره بین گرفتند و دو ماه آزگار تمرینمان دادند و درس مسلمانی خواندیم و امتحان مجددی دادیم و جمع دوستان بیست گرفته فارغ از اشتباهات قبلیمان شدیم و نو مسلمان ، گیجتان نکنم خب مگر میشود از این دو خط پرت وپلا بفهمید جریان چیست القصه اینکه وارد محیطی شدیم و ملایی از ما سوالات فوق را پرسید و ما همه جواب را فوت آب بودیم و مثل بلبل جواب دادیم بعد از دو ماه اقامت اجباری و امتحان مجدد وقتی نمرات بالای خودمان را دیدیم و با نمرات قبلی که خیلی پایین بودند مقایسه کردیم فهمیدیم که ملای قبلی هرچه گفته ایم بنده خدا نشنیده یا اشتباه شنیده و مجبور شده برای خالی نبودن عریضه ،نمره ای بدهد و برود به ملای جدید اعتراض میکنم که گویا حس کرده اید در این دو ماه ما را مسلمان کرده اید آخر مگر این آمار به درد آخرتتان هم میخورد که اینجا بنویسی بعد از آموزش شما و امثال شما ما مسلمان شده ایم ، نگاهی با گوشه چشم میکند و میگوید بررسی میکنیم به کارتان برسید ... باشد حاجی ممنون که مسلمانم کردی