ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!
ASMANI

ASMANI

چه سکوتی تمام دنیا را فرا می گرفت اگــــــــر : هر کس به اندازه ی صداقتش حرف میزد ...!

فقط برای عوض شدن روحیه

امروز به همراه دوستم رفتیم خون دادیم چند نفری که جلوتر از ما بودن به دلایل مختلف رد صلاحیت شدن و ازشون خون نگرفتن و ما موندیم و یه انتقال خون خالی البته نزدیک بود جو بگیرم بگم خودم جای همتون خون میدم خانم دکتر هم چند تا سوال عمومی و خصوصی کرد و موقعی که میخواست یه تست خون کوچولو بگیره برای اینکه ببینه غلظت خون دارم یا نه تو چشمام نگاه میکنه و میگه چه ورزشی  میکنی ذوق زده میشم میگم معلومه؟ آخ سوزن تست رو تو انگشتم فرو میکنه نامرد برای اینکه حواسمو پرت کنه اینجوری کرد پرستار هم کلی این دست و اون دستم کرد تا یه رگ مناسب برای خونگیری پیدا کرد و وقتی سوزن خونگیری رو نزدیکم کرد از قطر بزرگش وحشت کردم بعد از تمام شدن خونگیری هم به سمت آبمیوه و کیک ها هجوم بردیم و اینقدر خوردیم که بنده خدا پرستاره گفت آقا یه واحد خون دادی انتقال خون رو  ورشکست کردید خب در آخر توصیه میکنم اگه توانایی دارید برید خون بدید آبمیوه های خوبی داره خصوصاً آقایون برن تا بعدا به صورت خصوصی دلیلشو بهشون بگم